پادشـاهی در دوره ی باسـتان مـی خواسـت نامـش را در صفحـه تاریـخ مانـدگار کنـد کـه دسـت زد بـه سـاخت اهـرام مصـر و یـک کاربـر هـم در قـرن بیسـت و یکــم مطلبــی را در شــبکه مجازیـش منتشـر کــرد.

انســان همــواره در طــول تاریــخ بــه دنبــال یافتــن راهــی بــرای ثبــت وقایـع، تجربیـات و تصـورات خـود بـوده اسـت. ایـن میـل مشـترک در میـان انسـان هـا بـرای تبـادل تجربـه هـای خـود بـه نسـل هـای بعـد با هدفـی تقریبـا یکسـان بـه روش هـای مختلـف متناسـب بـا نقـش فـرد در جامـه خـود را نشـان مـی دهـد.

نقاشـی طرحـی از آنچـه در ذهـن مــی پرورانــد یــا تصویــری حقیقــی را روی بــوم مــی کشــد، معمــاری بنایــی را مــی ســازد، عکاســی یــک فریــم را ثبــت مــی کنــد و نویسنده ای دنیایش را می نویسد.

در شـعر »پرسـی شـلی«، معمـاری سـر اربابش آزمندیـاس را می سـازد و زیـرش می نویسـد: آزمندیاس پادشـاه پادشـاهان. این بنا پس از گذشـت سـالیان متمـادی نابـود می شـود ولی زیرنویسـش باقی می مانـد و در آن بیابـان خشـک بـا وجـود نابـودی تمام قـدرت پادشـاه هنـوز عـرض اندام مـی کند. این شـعر نـه از آن جهت که برتری زبان و قلم را به سـایر هنرها نشـان دهـد بلکـه با نگاهی نافـذ به اهمیت کارکـرد قلم درکی متفـاوت از اعجـاز قلـم را بـه مخاطبانـش گـوش زد می کند.

بی شـک اعجـاز قلم به سـبب راه ارتباطـی قلم با مخاطبانش از راه زبان می باشـد. زبـان این اجازه را بـه خواننـده مـی دهد که بـا خواندن هر متنی و پر کـردن جاهای خالی تعبیه شـده توسـط نگارنده آن را به یک تجربه شـخصی تبدیل کند و به راحتـی از آن دل نکند.

تصــور کنیــد نویســنده ای دســت بــه قلــم مــی شــود و از حــال و روز خــودش مــی نویســد و یــا گزارشــی از یــک واقعــه تحویــل مــا مــی دهــد. بــه عبارتــی مــی تــوان گفــت کــه او مــواد الزم را بــرای ســاختن دنیــای نوشــته اش در اختیــار مــا قــرار مــی دهــد و ایــن مــا هســتیم کــه بــا تصــورات خــود خشــت هــای آن نوشــته را روی هــم مــی گذاریــم و تصویــری بــا آجرهــای نویســنده و معمــاری خــود میســازیم کــه پــس از ســاختن ایــن نمــا بــه آن احســاس وابســتگی مـی کنیـم و آن را بخشـی از وجـود خـود می دانیـم و نویسـنده را بیانگر حـرف درون خـود. احسـاس مـی کنیـم فـان کاراکتـر واقعـا وجـود دارد و فــان تصویــر از آن گــزارش هنــوز زنــده اســت. دروغ هــم احســاس نمیکنیـم چـرا کـه همـه ی آن هـا وجـود دارنـد ولـی در تصـورات مان

منتشر شده در روزنامه عصر آزادی شماره ۴۰۵۴

پاسخ