سوررئالیسم یک جنبش فرهنگی است که پس از جنگ جهانی اول در اروپا ظهور کرد. این جنبش واکنشی در برابر عقلگرایی و ویرانیای بود که به وحشتهای جنگ منجر شده بود. سوررئالیستها به دنبال کاوش در قلمروهای پنهان ذهن ناخودآگاه بودند، جایی که رویاها، خیالات و انگیزههای غیرمنطقی میتوانستند آزادانه بیان شوند. آنها بر این باور بودند که با ترکیب این عناصر با واقعیت روزمره، میتوانند یک واقعیت جدید و برتر، یا فراواقعیت، خلق کنند.
سوررئالیسم بر بسیاری از اشکال هنری مانند نقاشی، فیلم، تئاتر، عکاسی و ادبیات تأثیر گذاشت. در این مطلب قصد داریم به نحوهی ظهور سوررئالیسم در داستان و برخی از ویژگیها و نمونههای برجستهی ادبیات سورئال بپردازیم.
فراموش نکنید که پادکست نویسندگی خلاق را در کست باکس گوش کنید. من در این پادکست در مورد داستان نویسی و نویسندگی صحبت میکنم و سعی میکنم در این مسیر در کنار شما باشم. پیشاپیش ممنون از حمایت شما بابت سابسکرایب کانال و معرفی به دیگران.
ویژگیهای داستانهای سورئال
تعیین ویژگیهای دقیق داستانهای سورئال دشوار است، چرا که این سبک طیف وسیعی از سبکها، تمها و تکنیکها را در بر میگیرد. با این حال، برخی از ویژگیهای مشترک داستانهای سورئال عبارتند از:
تقابلپردازی (Juxtaposition)
داستانهای سورئال اغلب عناصری را که به طور معمول بیارتباط یا متناقض هستند، با هم ترکیب میکنند و بدین ترتیب حس تعجب، شوک یا پوچی را القا میکنند. به عنوان مثال، سالوادور دالی در نقاشی «استمرار حافظه» ساعتهای ذوبشدهای را در منظرهای بیابانی به تصویر میکشد که بیانگر تحریف زمان و مکان است.
فضای رویاگونه
داستانهای سورئال اغلب شبیه به رویا یا کابوس هستند، جایی که منطق و عقل تعلیق میشود و هر اتفاقی ممکن است رخ دهد. برای نمونه، در رمان «محاکمه» اثر فرانتس کافکا، شخصیت اصلی، یوزف.ک، توسط یک مقام مرموز به جرمی که از آن بیخبر است، دستگیر و تحت پیگرد قانونی قرار میگیرد. او با موقعیتها و شخصیتهای عجیب و غریبی روبرو میشود که هیچ توضیح یا راهحلی ندارند.
خودکارنویسی ( Automatism)
داستانهای سورئال اغلب بر روشهای نوشتن خودجوش یا تصادفی تکیه میکنند، مانند تداعی آزاد، جریان سیال ذهن یا تکنیک بریدهچسبانی (استفاده از قطعات بریده شدهی نوشتهها برای خلق متنی جدید).
این روشها با هدف دور زدن کنترل و سانسور آگاهانهی نویسنده و ظهور افکار و احساسات ناخودآگاه در متن به کار میروند. به عنوان مثال، آندره برتون در رمان «نادیا» مینویسد:
«من کیستم؟ اگر قرار بود یکبار به ضربالمثلی تکیه کنم، آنگاه شاید همهی ماجرا به این ختم میشد که بدانم من چه کسی را آزار میدهم»
عبارت فرانسوی «haunter» به معنای آزار دادن و همچنین تداعی کنندهی کلمهی «hant» به معنای روح سرگردان است).
نمونههایی از داستانهای سورئال
داستانهای سورئال به ژانر یا دورهی خاصی محدود نمیشوند. آنها را میتوان در قالبهای مختلف ادبی، مانند رمان، داستان کوتاه، شعر، نمایشنامه و کمیک، پیدا کرد. در اینجا چند نمونه از داستانهای سورئال از نویسندگان و دورههای مختلف آورده شده است:
۱. آلیس در سرزمین عجایب اثر لویس کارول (۱۸۶۵)
این کتاب کلاسیک کودکان، داستان آلیس را روایت میکند که وارد دنیایی خیالانگیز پر از حیوانات سخنگو، کلاهدوزهای دیوانه و معماهای بیمعنی میشود. این کتاب مملو از تصاویر و بازیهای زبانی سورئال است که منطق و زبان را به چالش میکشد.
۲. صد سال تنهایی اثر گابریل گارسیا مارکز (۱۹۶۷)
این رمان حماسی، تاریخچهی خانوادهی بوئندیا و شهرشان ماکوندو را روایت میکند، جایی که وقایع جادویی و عادی در کنار هم وجود دارند. این رمان رئالیسم و فانتزی را در هم میآمیزد و بافتی غنی و پیچیده از فرهنگ و تاریخ آمریکای لاتین خلق میکند.
۳. سرگذشت پرندهی کوکی اثر هاروکی موراکامی (۱۹۹۴)
این رمان تورو اوکادا، مردی بیکار را دنبال میکند که به دنبال گربهی گمشدهاش و همسر مفقودشدهاش در توکیو میگردد. در طول مسیر، او با شخصیتها و موقعیتهای مختلفی روبرو میشود که ارتباطات پنهان بین زندگی شخصی او و وقایع سیاسی و تاریخی ژاپن را آشکار میکند.
۴. خانهی برگ اثر مارک زد. دانیلوسکی (۲۰۰۰)
این رمان تجربی، از لایههای متعددی از روایت و تایپوگرافی تشکیل شده که تجربهای پیچیده و گیجکننده برای خواننده ایجاد میکند. رمان حول محور یک فیلم مستند درباره خانهای میچرخد که از درون بزرگتر از بیرون است و به تأثیری که بر ساکنان و بینندگانش میگذارد پرداخته میشود.